loading...

فانوس

حــال سخن‌ندارم با اهل‌قــــال هرگز☆گرخلوتی دهد دست هم‌صحبتم کتاب‌است

بازدید : 678
سه شنبه 5 خرداد 1399 زمان : 20:24

اپیزود اول: امثال همه چیزش متفاوت بود؛ ماه مبارک هم استثنا نداشت، وقتی پای سلامتی به میان بیاید، دین‌داری هم متفاوت می‌شود. امسال ماه مبارک رمضان خیلی متفاوت بود. بدونِ مسجد گذراندیم؛ تنها زمانی که فرصت داشتیم کمی‌با مسجد آشتی کنیم، مسجد‌ها تعطیل بودند. شب‌های قدر را نداشتیم؛ ماه رمضان است و شب‌های قدر آن. فکر نکنم کسی باور می‌شد که روزی برسد که مساجد آن هم در شب‌های قدر تعطیل شود. سال‌های قبل به هر زحمتی بود، برای شب قدر خود را به حرم‌های مطهر می‌رساندیم، امّا امسال ...

اپیزود دوم: سه سالی می‌شود که در ماه مبارک رمضان ارتباطم را با فضای مجازی قطع می‌کنم، از تجربه سال اول فهمیدم که این حال خوش ارزش این دوری را دارد. سال‌های قبل به کل اینترنتم را قطع می‌کردم و تا جایی که امکان داشت، تماس‌های تلفنی را هم کم می‌کردم و همچنین پیامک‌ها را. امّا امسال کرونا شرایط را متفاوت کرده بود؛ زندگی در دوران قرنطینه شدیدا وابسته شده بود به اینترنت؛ مجبور بودم به بعضی از جا‌ها متصل باشم. برای تحصیل و برای کار. با این وجود تمام تلاشم را کردم که محدود باشد و قسمت‌های اختیاری را انجام ندهم و سرقرار دوری از اینترنت بمانم. ولی خوب همان اوایل ماه مبارک، شاید سه یا چهار روز گذشته بود که یک شکست خوردم، آن هم به خاطر اتصال اینترنتی که مسائل شغلی و تحصیلی به وجود آورده بود. سرکی به وبلاگ کشیدم و دیدم که دوستان لطف داشتند و نظراتی گذاشتند که سعی کردم نظرات را نخوانم و بعد از عید فطر با خواندنشان، جواب هم بدهم؛ امّا با نگاهی اجمالی متوجه شدم که حواسم نبوده لینک کتاب‌هایی که معرفی کردم را تصحیح کنم، لذا سریع آن لینک‌ها را تصحیح کردم و از فضای وبلاگ خارج شدم. و بعد از این شکست توانستم پیروزی غلبه بر اینترنت را کسب کنم :)

اپیزود سوم: ماه مبارک را می‌گویند بهار قرآن است؛ یعنی باید با قرآن مرتبط بود، نمی‌دانم چرا تلاوت قرآن در ماه مبارک این‌قدر دل‌چسب است؟ در این ماه باید مشغول به قرآن بود، تلاوت، قرائت، خواندن ترجمه و تفسیر، تفکر در قرآن و معانی آن و ... امسال با جمعی که خانم شیری صاحب وبلاگ بانوچه راه انداخته بودند قرآن خواندم؛ توفیق خوبی بود که توانستم با این جمع خوب باشم. شاید تقریبا هر سه روز یک ختم قرآن می‌خواندیم. اینکه با هم یک کار جمعی انجام می‌دادیم، احساس خوبی داشت. اصلا نفس کار جمعی خودش لذت‌بخش است چه برسد به اینکه با یک جمع عالی یک کار فوق‌العاده در بهترین زمان انجام شود.
از همین‌جا بر خود لازم می‌دانم که از تمام کسانی که جمع را تشکیل دادند و زحمت دورهم نگه‌داشتن را کشیدند، تشکر کنم به ویژه از کسانی که زحمتِ تقسیم ختم‌های قرآن و اطلاع رسانی را کشیدند.‌‌ان‌شاءالله که اجرشان را صاحب همین ماه عزیز، حضرت حق تعالی بدهد.

اپیزود چهارم: شب‌های قدر که بهترین شب‌ برای رهایی از مشکلات گنداب دنیا است و هنگامه اتصال به دریای رحمت‌الهی است و در این شب باید مشکلات دنیا را فراموش کنیم، مشکلی خانوادگی برایم به وجود آمده بود که البته هنوز هم حل نشده است. ولی آن‌که شب قدر ذهن و فکر آدمی‌را درگیر خود کرده بود، خیلی آزار دهنده بود، شبی که یک‌سال برایش انتظاری کشیده بودم نباید به این فکر‌ها می‌گذشت. هر چند تلاش کردم ذهنم را آزاد کنم و به مشکلات فکر نکنم ولی خوب اثرش را داشت و آن بهره‌ی لازم را نتوانستم ببرم.

اپیزود پنحم: شما تا به‌حال در ماه مبارک رمضان به دندانپزشکی رفته‌اید؟ من امسال مجبور شدم بروم و البته یکی از روزه‌هایم را هم خوردم. البته این دندان در شب عید نوروز مشکل پیدا کرده بود ولی چون کرونا دندانپزشکی‌ها را تعطیل کرده بود با آن ساختم؛ امّا در روز‌های روزه‌داری دیگر طاقت نیاوردم و وقتی فهمیدم که دندانپزشکی‌ها باز شدند سریع‌تر خودم را به اولین دندانپزشکی رساندم. و خوب نتیجه‌ آن هم این شد که مجبور شدم یکی از روز‌هایم را بخورم و بعدا قضایش را بگیرم. هرچند خیلی ناراحت بودم و نمی‌خواستم حتی یک روزه از این ماه مبارک را از دست بدهم ولی کاری بود که شده بود!

اپیزود ششم: قدسی که در خانه بودیم. همین یک جمله برای نشستن غمی‌بزرگ روی دل کافی است. اصلا وقتی با زبان روزه توی گرما، مرگ بر اسرائیل نگوییم، انگار ماه رمضان نبوده است. ماه رمضان است و روز و قدس.
پویشی راه افتاده بود که مرگ بر اسرائیل ما در امسال حذف نرم‌افزار‌ها و شبکه‌های اجتماعی اسرائیلی است؛ من که تقریبا از کمی‌بعد از فیلتر شدن تلگرام از آن استفاده نمی‌کردم و کانالی که داشتم غیرفعال بود، امّا خوب واتس‌اپ رو داشتم و همچنین در اینستا حساب داشتم و از طریق مرورگر گاهی سری به آن می‌کشیدم. در این روز هر سه حساب را پاک کردم. هرچند ممکن است بعدا به مشکلاتی بر بخورم ولی ارزشش را ندارد، تحمل می‌کنیم این سختی‌ها را هم.

اپیزود هفتم: خبری خوشحال کننده در ۳ / ۳ / ۹۹؛ همراه با خبر عید برایم آمد که حال و هوایم را عوض کرد. از آنجایی که عادت ندارم زندگی خصوصی‌ام را همه‌جا جار بزنم، این‌جا هم در موردش چیزی نمی‌گویم و تنها همین اصل بودن یک خبر خوش و حال خوش را برای ثبت شدن نوشتم.

اپیزود هشتم: ‌فکر می‌کردم امسال باید نماز عید فطر را هم در خانه باشیم، ولی خوب ظاهرا با فاصله‌گذاری‌ها تنواستند نماز برپا کنند، ولی من که خوب به خاطر اختلافی که در رؤیت هلال پیش‌آمده بود باعث شد توفیق نماز نداشته باشم. آخر مقلد آیت الله مکارم شیرازی هستم، و ایشان گفته بودند که یکشنبه ۳۰ ماه رمضان است و فردای آن یعنی دوشنبه عید است، و خوب من هم گفتم اشکالی ندارد فردا نماز می‌خوانم؛ که بعد از ظهر شده بود که خبری از سایت اطلاع‌رسانی دفتر ایشان خواندم که بر ایشان هلال ماه محرز شده و همان یکشنبه را عید اعلام کردند، و خوب وقت نماز گذشته بود ولی روزه را باید می‌خوردیم. چون روزه گرفتن در عید فطر حرام است.
این اختلافی هم که در بین مراجع عظام تقلید پیش آمده بود طبیعی بود، بحث علمی‌بود و اختلاف مبنایی است که از گذشته بین مراجع بوده، این که دیدن هلال به چشم مسلح -یعنی با تلسکپ- کفایت می‌کند یا نه؟ که دسته‌ای از مراجع می‌گفتند کفایت می‌کند یکشنبه را عید اعلام کرده بودند و دسته‌ی دیگر می‌گفتند برای اثبات اول ماه باید با چشم غیر مصلح هلال ماه دیده شود. آیت‌الله مکارم هم از قبیل دسته دوم بودند و در روز یکشنبه بر ایشان محرز شده بود که هلال ماه را با چشم عادی و غیر مسلح هم می‌شود دید.
بعضی از دوستان برای‌شان شبه پیش آمده بود که این چه وضعی است؟ خوب این اختلافات در تمام مباحث علمی‌وجود دارد و هرکس باید طبق فتوای مرجع خود عمل کند، همان‌طور که در اصل رجوع به مرجع کسی را ماخذه نمی‌کنند در این موارد هم اگر خلاف واقع رخ دهد کسی را ماخذه نمی‌کنند. ساده‌ترین مثال دم دستی که اکثرا آن را درک کرده‌ایم رجوع به پزشک است، یک پزشک نظری می‌دهد و پزشک دیگری نظر دیگری. و کسی به ما نمی‌گوید اشتباه کردید که از باب رجوع جاهل به عالم به پزشک مراحعه کردید و از قضا نظرش اشتباه در آمد.

اپیزود آخر: در این مدتی که نبودم، دوستان بلاگر پست‌های زیادی گذاشتند، به امید خدا به مرر زمان می‌خوانم‌شان. از آنجایی که با اینوریدر مطالب دوستان بلاگر رو دنبال می‌کنم، هیچ یک از مطالب رو از دست ندادم، حتی آن‌هایی را که حذف کرده‌اند. و در پایان ببخشید که سرتان را درد آوردم و طولانی شد!

عید‌تون مبارک

🔸 #نقد_مبانی_نظری_دکتر_سروش | استاد الهی راد
بازدید : 430
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 2:44

دو سالی است که در ماه مبارک رمضان ارتباطم را با وبلاگ و اینترنت قطع می‌کنم؛ سال اول که این‌کار را کردم بدون هیچ اعلانی در وبلاگم به مدت یک ماه نبودم ولی سال قبل پستی نوشتم که تا حدودی دلیل این‌کار را در آن پست گفتم. تجربه‌ای خوبی بود و تصمیم دارم آن را امسال هم عملی کنم.
در این روز‌ها که نیستم پیشنهادم پیوند‌های روزانه است به خصوص که قسمت آرشیو آن هم راه افتاده است. و همچنین در پست سال قبل دو کتاب هم پیشنهاد داده بودم که دوباره همان دو کتاب را پیشنهاد می‌دهم. این دو کتاب ارزش هر سال خوانده شدن را دارند.

تا عید فطر خدانگه‌دار
و التماس دعا

آهسته تر برو ماه عزیز من
بازدید : 628
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 2:44

وقتی کاری را دسته جمعی انجام می‌دهیم، کار خیلی بهتر پیش می‌رود و تنبلی‌ها کم می‌شود و وقتی انگیزه‌مان کم می‌شود دیگر دوستانِ جمع هُل‌مان می‌دهند. و اگر در میان راه کسی کم آورد ما به تلافی هُلی که دادند، دست‌شان را می‌گیریم و در مسیر هم قدم می‌شویم. مثل وقتی گروهی به کوه می‌رویم؛ حرفه‌ای‌ها باید گذشت کنند و مبتدی‌ها هم باید تلاش بیشتر، تا گروه یک دست باشد و با هم به قله برسیم.

یکی از مسائلی که شدیدا به آن نیاز داریم کار جمعی است که متاسفانه در میان ما بسیار ضعیف است و فرد‌گرایی به شدّت روبه‌ افزایش است؛ که البته این هم از سوغاتی‌های غرب است که به اصطلاح درس‌خوانده‌های آن‌ور آبی برای‌مان آورده‌اند. بُگذریم.

گرایش به جمع و اجتماع در دین‌مان هم مورد تاکید است. و از گذاره‌هایی است که شدیدا هم به آن سفارش شده است، نمونه‌ آن اهتمام ویژه دین عزیزمان به نماز جماعت است که به این صورت ثواب برای آن قرار داده است. و از این قبیل سفارشات ...

خلاصه این پرچانگی‌ها برای معرفی یک کار‌ِ گروهی در همین فضای وبلاگی است که چند سالی است در ماه مبارک رمضان دایر می‌شود. مجازی دور هم جمع می‌شوند و قرآن را ختم می‌کنند؛ هر کس به اندازه‌ی توان خودش. و این را بگویم که تا ۵ اردیبهشت مهلت ثیت‌نام دارید. من که ثبت‌نام کردم. می‌دانم که خیلی‌ از شما عزیزان در ماه مبارک رمضان قرآن می‌خوانید و با آن انس می‌گیرید؛ بیایید این‌بار با هم قرآن بخوانیم!

آیا لازم است از اهمیت تلاوت قرآن در بهار قرآن -ماه مبارک رمضان- بگویم و سرتان را درد بیاورم؟

دوباره هنگامه باده‌نوشی شد
بازدید : 449
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 2:44

از بیستم شعبان تا آخر ماه مبارک رمضان مناسب است که یک اربعین دعای عهد را بخوانید و ملتزم باشید.

این، یک نوع استقرار در محبت و ولایت می‌آورد. بعد از نماز صبح دعای عهد را انسان چهل روز ادامه بدهد، این دیگر می‌ماند. بعد هم اگر برایش ملکه شد، ادامه بدهد؛ ولی از هجدهم - بیستم ماه شعبان تا آخر ماه رمضان چهل روز بدون فاصله می‌توان دعای عهد را ادامه داد.

┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈

حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری

با هم در ماه مبارک رمضان ...
بازدید : 618
سه شنبه 19 اسفند 1398 زمان : 12:57

این فرصت را از دست ندهید.... برای روز اول هنوز چند ساعت وقت هست.

اگر روز اول را از دست دادید دیگر روز‌‌ها را مغتنم بشمارید...

بعد از خواندن نماز دعا کنید شرّ این ویروس منحوس کم شود.

منبع عکس و توصیه

چه شرح میدهی احوال نابسمان را...💔
بازدید : 334
جمعه 15 اسفند 1398 زمان : 15:37

در خانه ماندن‌های این‌روز‌ها موجب شده که به خیلی از کار‌های عقب افتاده برسم. و همچنین فرصتی است که فیلم‌هایی که در برنامه داشتم را ببینم.

امروز مستند 《هاشمی‌زنده است》 را دیدم، مستند زیبایی بود و ارزش دیدن و وقت گذاشتن دارد، مخصوصا اگر می‌خواهید جریان‌های تاریخ معاصر را بدانید.

نکته‌ای که بعد از دیدن این مستند به ذهنم آمد این بود که کابینه و وزرا و مدیران دولت روحانی، همان‌‌هایی هستند که اول در دولت رفسنجانی وزیر و جزء کابینه بودند و بعد در دولت خاتمی‌همان‌ها کادر کابینه وزراء را تشکیل داده بودند و حتی همین‌ها حامیان میرحسین موسوی و کابینه دولت موسوی بودند اگر رای می‌آورد.

اینکه تغییر رویه نمی‌دهند که هیچ، این جالب است که هنوز هم بعضی‌شان می‌گویند دولت فتنه باید می‌آمد تا مشکلات حل شود، مگر کادر موسوی غیر از اینی است که روحانی دو دوره با آن مملکت را به گند کشید؟

بعد از همه‌ی اینها چیز جالبی که در این مستند به آن اشاره البته در حد اشاره کوتاه به آن شد، خط ریلی اقتصاد ایران است که پایه آن را رفسنجانی گذاشت و این قطار هنوز هم که هنوز است در آن خط ریلی قرار دارد حتی در دولت احمدی‌نژاد هم قطار اقتصاد همان خط ریلی قبلی را طی می‌کند؛ به مقصدی نامعلوم و نا کجا‌آباد ... خدا از دست لیبرال‌ها و نئو‌لیبرال‌ها نجات‌مان دهد.

منتظر نظرات مخالف و موافق‌ هستم.

میلاد با سعادت امام محمد تقی جوادالائمه علیه السلام مبارک...
بازدید : 382
سه شنبه 12 اسفند 1398 زمان : 21:47

یادداشتی که در ادامه می‌آید شاید کمی‌طولانی باشد و شاید اعداد و ارقامش حوصله‌مبارکتان را سربرد، امّا ارزش وقت‌گذاری دارد تا بفهمیم در اطرافمان چه می‌گذرد و شناخت بهتری در مورد این ویروس داشته‌ باشیم.

بورس تحصیلی «دانشگاه لینکلن» نیوزیلند
بازدید : 638
دوشنبه 11 اسفند 1398 زمان : 0:27

پرستاران و پزشکان و خدمه بیمارستان‌ها و ... همه در حال تلاش در شرایطی سخت و خطرناک هستند و همه از فداکاری‌هایشان خبر داریم.

امّا چقدر دردناک است وقتی که بشنویم《 برای این‌کارا پول می‌گیرن 》؟؟ چه حسی پیدا می‌کنید؟

مدافعان حرم هم که از جانشان و از خانواده‌شان گذشتند وقتی عدّه‌ای زبان به طعنه گشودند، همین حس رو پیدا کردند! البته بماند کسانی که می‌گفتند مدافعان اسد...

من که از ته دل بی‌انصاف و نامرد می‌بینمشان...

دانلود موزیک ویدیو کره ای گروه (ویکی میکی Weki Meki با نام (کرش) Crush
بازدید : 327
دوشنبه 11 اسفند 1398 زمان : 3:38

این روز‌ها از لب‌تابم دور هستم، و با تبلت اصلا نمی‌تونم تایپ کنم. این چند کلمه را هم به سختی.

همین حالا یاد یکی از دوستانم افتادم که مقاله ۲۰ صفحه‌ای را با گوشی تایپ کرده بود!!!

به خاطر همین دوری است که این چند وقت چیزی نمی‌نویسم وگرنه موضوعات زیادی بود که می‌شد در موردشان با هم حرف بزنیم... و امیدوارم که به رایانه دسترسی پیدا کنم تا بتونم چیزی بنویسم... این روز‌ها هم شاید مطالب پیش‌نویس را انتشار دهم، شاید!

شما وقتی در چنین شرایطی باشد چه‌می‌کنید؟

یه راهنمایی بکنید؟

بورس تحصیلی «دانشگاه Western Ontario» کانادا
بازدید : 498
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 19:10

بنده‌خدا یعنی روحی که پذیرفته است حکم حق بر فکر و خیال و قلب و بدن او جاری باشد، اختیارش را به دست حق داده است، و این غیر از این است که انسان بی‌اختیار باشد، بلکه با اختیارش حکم خدا را اختیار کرده است و لذا می‌بینیم درظاهر و باطن کاملا تسلیم حکم خدا است.
به قول مولوی :

این معیت با حق است و جبر نیست / این تجلی مَه است، اَبر نیست

یکی از جا‌هایی که عموماً حرف عرفا را نمی‌فهمند همین‌جا است. آن عارف، مدام به نفس امّاره گفته: تو حرف نزن، بگذار حق فرمان‌دهد!
فضولی‌های نفس امّاره را کنترل کرده تا رسیده به جایی که بگویید: « وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ » ؛ امور خود را به خدا می‌سپارم، این کجا جبر است؟ این پذیرفتن عظمت و جبّاری خدای حکیم است در برنامه زندگی.

چقدر از روی هوس هر کاری که میل‌مان کشید انجام دادیم و استدلالمان «دلم خواست» بود. و این داستان همچنان ادامه دارد ...

هزینه کارت پستال صوتی

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 143
  • بازدید کننده امروز : 144
  • باردید دیروز : 421
  • بازدید کننده دیروز : 422
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1318
  • بازدید ماه : 3189
  • بازدید سال : 3865
  • بازدید کلی : 9632
  • کدهای اختصاصی